دکتر بخشنده پور

تصویربرداری در بیماری ترومبوز سینوس های وریدی مغز

چکیده :

ترومبوز در سینوس های دورال مغزی بیماری نسبتا شایعی در ایران است (تقریبا دو و نیم برابر آمار بین المللی)و به علت یافته های بالینی غیر اختصاصی نظیر سردرد ، اختلالات بینائی ، تشنج ، کاهش سطح هوشیاری و شواهد سکته های مغزی (بسته به محل و شدت ابتلاء وریدی های مغزی و آناتومی آنها) تظاهر می کند. این عارضه در واقع در بیش از 70 درصد موارد به علت یک بیماری زمینه ای در یکی از ارگانهای بدن ایجاد می شود که بایستی برای درمان آن ، علت اولیه درمان گردد و اگر نه عود بیماری رخ خواهد داد . به علاوه حدود 30% بیماران علتی برای ایجاد ترومبوز در سینوس های دورال پیدا نمی شود که اصطلاحا به آن ایدئوپاتیک (با علت نامعلوم) گفته می شود.
ترومبوز سینوس های دورال ، علاوه بر طیف وسیع علائم بالینی که ناشی از آناتومی متفاوت سیستم وریدی مغزی بیماران، محل و شدت ابتلا هر سینوس وریدی می باشد، تظاهرات تصویربرداری بسیار متنوع دارد که در کنار طیف وسیع علل ایجاد کننده یا مساعد کننده ، در اکثر موارد بیماری یا تشخیص داده نمی شود یا با تاخیر تشخیص داده می شود. به طوری که بر اساس مقالات خارجی ، تاخیر از شروع علائم تا بستری در بیمارستان 4 روز و از شروع علائم بیماری تا تشخیص 7 روز می باشد که یکی از علل این تاخیر این واقعیت است که در کل بیماری های انسان ، بیماری نداریم که حدود 100 علت داشته باشد که تقریبا تمام تخصص های پزشکی را از پزشک عمومی.متخصصین زنان و زایمان ، متخصصین داخلی ، متخصصین گوارش ،جراحان متخصصین غدد ، نرولوژیست ، نروسرجن ، اطفال و کودکان ، نوزادان ، روانپزشکان درگیر خود می کند در حالیکه تظاهر اولیه آن خیلی اختصاصی نیست بطوریکه در 25 درصد موارد بیماران تنها با سردرد مراجعه می کنند.
بنابراین مطالعه این نوشتار را به تمام پزشکان صرف نظر از تخصص توصیه می نمایم چرا که در صورت تشخیص و درمان فوری پیش آگهی بیماری نسبتا خوب است اما با تاخیر در تشخیص آن عوارض طولانی نظیر سردردها ، شواهد افزایش فشار داخل جمجمه ، تشنج و نواقصی نرولوژیک دائمی ایجاد می نماید.

پیشگفتار :

همه ما می دانیم که خون از طریق رگ های خاص مغز از قلب وارد مغز شده و پس از انتقال اکسیژن و مواد غذایی همراه آن از طریق رگ های کوچک (کاپلرها) به سلولهای مغزی می رسد و سپس خون فاقد اکسیژن و مواد غذایی که با خود دی اکسید کربن را حمل می کند (و به آن خون وریدی گفته می شود ) توسط رگ های وریدی کوچک جمع آوری شده ، وارد وریدی بزرگتری در عمق و سطح مغز گردیده و نهایتا وارد رگ های وریدی بزرگتر که از پوشش دور مغز (دورا) تشکیل شده اند میگردد که به این ورید های بزرگتر، “سینوس های وریدی” گفته می شود می ریزند و از آنجا وارد وریدهای ژوگلار در قاعده جمجمه شده و بعد از طریق این ورید از گردن وارد ورید اجوف فوقانی و نهایتا طرف راست قلب می شوند و به ریه ها وارد پس از گرفتن اکسیژن و از دست دادن دی اکسید کربن و مواد زائد همراه ،دوباره آماده ورود به مغز می شود. در مغز به طور کلی وریدهای مهم شامل ورید عمقی مغز ، ورید مستقیم که عمدتا خون وریدی را از قسمت های عمقی مغز حمل می کنند و دو ورید قرینه در سمت راست و چپ مغز به نام ورید های سیگموئید ، ورید های ترانسورس (لترال) و ورید ساژیتال فوقانی می باشد که با هم در ارتباط هستند. نکته مهم اینکه خون جمع آوری شده توسط این وریدها نهایتا در قاعده جمجمه همانطوری که در بالا اشاره شد وارد ورید ژوگلار داخلی می شود. در بین این وریدها در 85% تا 90% موارد وریدهای ترانسورس دو طرف و سیگموئید (که در ادامه ورید ترانوریس می باشد) غیر قرینه هستند یعنی یکی بزرگتر و دیگری کوچکتر است. به عبارت بهتر تنها در 10 تا 15% انسان ها وریدهای ترانسورس کاملا قرینه می باشند و معمولا هم به شکل هیپوپلاری یک طرف که عمدتا سمت چپ می باشد تظاهر می کند که با توجه به اینکه MRI معمولا جریان خون را نشان می دهد ممکن است سینوس هیپوپلازیک که جریان اندکی دارد در تصاویر MRV، بطور کاذب مسدود به نظر رسد و همین نکته یکی از نکات مهم در تفسیر MRV مغز است به طوری که اگر سایر تصاویر مغز بخصوص تصاویر اولیه (Source image) به دقت مرور نشود ممکن است به اشتباه برای بیمار تشخیصی ترومبوز داده شود. بنابراین مشاهده تصاویر اگزیال یا کرونال اولیه که اصطلاحا Source Image گفته می شود در تفسیر MRV ضروری است. حال هرگاه در هر یک از وریدهای فوق ذکر لخته خون ( به عللی که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد و در 30% موارد هم علتی برای آن پیدا نمی شود ) ایجاد گردد و به این حالت “ترومبوز سینوس دورال” گفته می شود.

اپیدمیولوژی:

به دلایلی که اشاره به آن در این نوشتار ضروری نمی باشد ،بیماری ترومبوز سینوس های دورال در 78% موارد در بیماران جوان های زیر 50 سال رخ می دهد و در زنان شایع تر است که عمدتا علت آن مصرف قرص های ضد بارداری است.

بر اساس یک مطالعه میزان شیوع سالانه آن 3/12 نفر به ازاء هر میلیون جمعیت در ایران است در حالیکه میزان شیوع سالانه آن به ازاء هر یک میلیون نفر در مطالعات بین المللی 5 نفر است یعنی در ایران تقریبا 5/2 برابر بیشتر از آمار جهانی با این بیمار برخورد می کنیم.

نکته ی بعدی میزان عود بیماری بعد از قطع درمانی است که 2 تا 3 درصد است که در همان سال اول بعد از پایان درمان اکثر این عودها رخ می دهند و در این افراد به دنبال CVT، ممکن است در 5 تا 7 درصد موارد دچار ترومبوز در سایر جاهای بدن (ورید های غیر مغزی) شوند.

علائم بالینی : با ایجاد لخته خون در هر یک وریدهای مغزی ، تخلیه خون از مغز دچار اشکال می شود و اختلال در تخلیه خون علائمی ایجاد می کند که بستگی به آناتومی سیستم وریدی مغز هر انسان دارد. اگر سینوس های قرنیه و ارتباطات کامل باشد طبیعتا بیمار علائم کمتری خواهد داشت یا حتی بدون علامت واضح می باشد چون جریان خون در مسیر جایگزین انجام می شود در غیر اینصورت و یا مواردی که لخته خیلی بزرگ باشد یا سینوس طرف مقابل هیپوپلازی شدید باشد خون از مغز خارج نمی شود و فشار داخل سینوس ها افزایش می یابد و ادم در مغز ایجاد میکند که خود را با سردرد ، تاری دید ، دوبینی ، … نشان می دهد و اگر سینوس وریدی به علت افزایش فشار پاره شود خونریزی در مغز ایجاد میکند (معمولا 30 درصد موارد )که با سردرد بسیار شدید ، تشنج و ادم و تخریب مغز همراه بوده که خود را با باعث کاهش سطح هوشیاری ، فلج اندام ها ، …. نمایان خواهدکرد .

اتیولوژی :

همانطوریکه در خلاصه نوشتار اشاره شد تاکنون حدود 100 علت و عارضه که منجر به ایجاد ترومبوز در سینوس های وریدی میشوند یا ایجاد آنرا تسهیل می کنند در لیست قرار گرفته اند و این در حالیست که در 30 درصد موارد علتی برای ایجاد این بیماری پیدا نمی شود .

پیام این آمار این است که تمام پزشکان صرفنظر از تخصص خویش بایستی به فکر این بیماری باشندو ا مکان برخورد با این بیماری توسط هر متخصص محتمل است که به طور خلاصه به بیماری هایی که مستعد کننده فرد به ترومبوز سینوس های مغزی در هر حوزه تخصصی پزشکی هستند را بطور خلاصه اشاره می گردد.

پزشکان عمومی : 25% بیماران دچار این بیماری به خصوص در ابتدای شروع بیماری تنها با سردرد مراجعه می نمایند که جدید است و سرنخ تشخیصی سردرد این است که پیشرونده است و به مرور تشدید می شود.

نورولوژی و جراح مغز : بیمار می تواند تنها با کوما بدون علائم نرولوژیک نظیر فلج اندام ها مراجعه نماید یا با سردرد بسیار شدید شبیه به پارگی آنوریسم مغزی و SAH تا تاری دید ، دوبینی ، فلج زوج 6 ، افزایش ایدیوپاتیک فشار داخل جمجمه.

طب اورژانس : تروما به خصوص تروما به سر و گردن می تواند باعث ترومبوز در سینوس های مغزی شود به طوری که در یک مطالعه ، 14 درصد بیماران ، در یک ماه قبل از بروز ترومبوز سینوس های دورال، سابقه تروما سر داشته اند بنا براین تروما سر می تواند یک فاکتور خطر باشد.

متخصص گوش و حلق و بینی : عفونت در صورت به خصوص در گوش می تواند باعث ایجاد ترومبوز سینوس های دورالی باشد یا شکستگی های قاعده ی جمجمه (7% و 5% به ترتیب)

متخصصین زنان و زایمان : خود بارداری یک فاکتور خطر است. به علاوه در یک مطالعه حدود 46% بیماران و دچار ترومبوز سینوس دورال سابقه مصرف قرص های جلوگیری از بارداری را داشته اند. به طوری که مصرف قرص ضد بارداری 22 برابر احتمال ایجاد ترومبوز را بالا می برد واگر بیمار سایر فاکتورهای خطر را داشته باشد و قرص هم مصرف کند این احتمال بالا می رود. همانطوری که اشاره شد خود بارداری و بعد از زایمان که رحم به سایز اولیه برمی گردد (به این دوره که معمولا 8 هفته است دوره “پره پوریوم” می گویند) بیمار بسیار مستعد ترومبوز است به طوری که در یک مطالعه 50% ترومبوز های سینوس های دورال در مرحله حاملگی یا 6 تا 8 هفته بعد زایمان(یا همان دوره پره پوریوم) رخ می دهد. از نظر زمان شایع ترین زمان در طی حاملگی ، سه ماهه سوم و مرحله ” پره پوریوم” است و احتمال ترومبوز در حاملگی در مواردی که همراه با سزارین باشد ، بچه با دستگاه متولد شود ، تروما به کانال زایمان وارد شود و یا با عفونت همراه باشد خیلی بیشتر می شود.

در یک مطالعه ریسک ترومبوز در سینوس های وریدی مغز در مرحله بعد از زایمان (6 تا 8 هفته بعد از زایمان) در موارد زیر خیلی بیشتر می شود.

  1. سن بالای مادر در هنگام زایمان

  2. بزرگ بودن بیمارستان (احتمالا به علت عدم توجه کافی به بیمار)

  3. زایمان سزارین باشد

  4. مادر فشار خون بالا داشته باشد

  5. عفونت بعد از زایمان

  6. حالت تهوع و استفراغ (احتمالا به علت کاهش آب بدن)

متخصصین داخلی : کم خونی فقر آهن ، در افراد سالمند کاهش آب بدن ، سردردها ، … به طوری که اخیرا به خصوص در تابستان ها مشاهده شده است که این عارضه در رانندگان تاکسی و وسایل عمومی(در بخصوص تهران) به علت کار طولانی در هوای گرم شایع شده است.
متخصصین اطفال : عفونت های سینوس ها و گوش ، تومورهای اطفالو…
روماتولوژیست ها : سندرم آنتی فسفولیپید ، لوپوس ، بهجت ، مصرف کورتن
متخصصین خون : کم خون فقر آهن ، ترومبوسایتوپنی
متخصصین گوارش : به خصوص بیماری های التهابی روده از جمله کرون و کولیت اولسروز ، گاسترو انتریت و کم آبی بدن
نفرولوژیست ها : کم آبی بدن ، سندرم نفروتیک ، ….
انکولوژیست ها : 4/7 % ترومبوز های سینوس های دورال در بیماران سرطانی رخ می دهد به خصوص کانسرهای هماتولوژیک و مکانیسم ایجاد آن می تواند فشار مستقیم روی سینوس توسط تومور ، تهاجم تومور مغز به سینوس دورال ، اختلال انعقادی ناشی از تومور و بالاخره داروهای شیمی درمانی و هورمون های مورد استفاده در بیماران می تواند مستعد کننده به ترمبوز باشد.

به هرحال تقریبا هر روز و هر متخصصی ممکن است با بیمارانی که بیماری آنها به عنوان فاکتور خطر یا عامل مساعد کننده ایجاد ترومبوز در سینوس های وریدی مغز باشد برخورد نماید و به دلیل غیر اختصاصی بودن علائم و عدم اطلاع ممکن است بیماری از نظر دور بماند و تشخیص با تاخیر داده شود که این یک معضل بین المللی است و تنها مختص ایران نیست و در نشریات خارجی هم بدان اشاره می شود به طوری که این تاخیر از شروع علائم تا بستری شدن بیمار 4 روز و از شروع علائم تا تشخیص به طور متوسط یک هفته طول می کشد.

تشخیص :

تشخیص این بیماری بر دو پایه کلینیک و اقدامات تصویربردرای استوار است.
از نظر کلینیکی همانطوری که اشاره شد شایع ترین علامت سردرد است که به علت بالا رفتن فشار داخل جمجمه است و در 90% بیماران دیده می شود. از خصوصیات این سردرد این است که به طور منتشر در تمام سر احساس می شود (لوکالیزه نیست) و با گذشت زمان شدت آن به طور پیشرونده روز به روز افزایش می یابد و در تعداد کمی از بیماران دچار سردرد thunder clap هستند یعنی سردردی که شروع حاد و ناگهانی و شدید دارد و طرف چند ثانیه به حداکثر شدت می رسد( شبیه همان سردردی که در خونریزی داخل مغز مثل SAH وجود دارد که بیمار می گوید شدیدترین سردردی است که تجربه کرده ام ) و همچنین ممکن است نوع سردرد شبیه سردرد های میگرنی باشد. سردرد به تنهایی بدون نقض نرولوژیک فوکال و ادم پاپی در 25% بیماران دیده می شود ولی علائم بیماری بسته به سینوس درگیر و شدت درگیری سینوس است و می تواند با علائم دیگری مثل تشنج ، همی پارزیِ ، آفازی … همراه باشد.

از نظر تصویربرداری همانطوری که اشاره شد تصویربرداری نقش کلیدی در تشخیص ترومبوزهای سینوس های دورال دارد ولی تمام پزشکان (صرف نظر از تخصص) بایستی به این نقاط ضعف و قوت هر یک روش های تصویربرداری موجود و پروتوکل استاندارد آشنا باشند. به طور کلی در ارزیابی ترومبوز سینوس های دورال از CT اسکن و MRI استفاده می شود و ترومبوز سینوس های دورال دو دسته علامت ایجاد می کند که بایستی توجه پزشک به این دو باشد.

  1. خود ترومبوز که در داخل سینوس است که برای دیدن آن بایستی سی تی اسکن و ام آر آی معمولی و همچنین ارزیابی سیستم وریدی با CT اسکن (CTV) یا MRI (MRV) انجام شود.

  2. تغییرات پارانشیم (انفارکت وریدی) که به شکل ادم یا خونریزی (ICH یا SAH) خود را نشان می دهد که نقاط ضعف و قوت هر کدام را مرور می کنیم.

    • الف. CT اسکن: اولین روش تشخیصی است. معمولا بدون تزریق آن نرمال است به علاوه مشاهده خود ترومبوز در سینوس که به آن Dense or filled delta sign را نشان می دهد تنها در 30% موارد دیده می شود و یا انفارکت وریدی که گاهی هموراژیک است را در 30% بیماران نشان می دهد یا SAH در 5/0% تا 8% بیماران دیده می شود. همانطوری که مشاهده می شود CT بدون تزریق یا نرمال است یا در درصد کمی (حداکثر 30%) از موارد ضایعات را نشان می دهد.که علت عمده آن تاخیر تشخیص است که اشاره شد در تمام دنیا شایع است و همین تاخیر باعث میشود لخته خون که در مرحله حاد سفید یا هیپر دانس است با گذشت زمانی ایزودانس و هیپودانس شود و دیده نشود و به همین دلیل درصد تشخیص با سی تی اسکن خیلی کم می شود.

  3. CT اسکن مغز با تزریق : این روش حساس تر است و لخته خون در سینوس را به شکل یک کانون هیپودانس سانترال و انهانسمنت پریفرال نشان می دهد که به آن Empty delth sign می گویند که در 25 درصد موارد دیده می شود.

  4. CT ونوگرافی : اگر سوالی شود که CTV دقیق تر است یا MR ونوگرافی (MRV) باید گفت CTV تقریبا ارزش تشخیصی معادل MRV دارد ولی به علت 1.آرتیفکت ناشی از استخوان دانس جمجمه که روی سینوس هاست 2. استفاده از اشعه یونیزان 3.استفاده از ماده حاجب یددار (امکان آلرژی و حساسیت) که به خصوص در کسانی که مشکل کلیوی دارند بسیاری از پزشکان و رادیولوژیست ها MRV را برای انجام ترجیح می دهند.

    • ب. MRI :
    • 1. MR بدون تزریق : MRI از CT حساس تر است ولی نکته بسیار پر اهمیت در تفسیر MRI این است که سیگنال (رنگ) ترومبوز بسته به زمان تصویربرداری پس از شروع علائم متفاوت است و نمای ایجاد شده ترومبوز بر اساس “سن” آن در ام آر آی متفاوت است و بر همین اساس ترومبوز سینوس های دورال را به سه فاز تقسیم بندی می کنند : 1.ترومبوز حاد 2 ترومبوز تحت حاد 3.ترومبوز مزمن

      • 1. ترومبوز حاد : مرحله ایجاد آن 0 تا 5 روز یا تا هفته اول است که 10 تا 30% بیماران در این مرحله مراجعه می کند و به علت اینکه لخته حاوی “داکسی هموگلوبین” است در تصاویر T1W ایزوسیگنال و T2W هیپوسیگنال است و MRI کاملا نرمال به نظر می رسد. در این مرحله برای اینکه بتوانیم ترومبوز را تشخیص دهیم پزشک معالج بایستی تقاضای تصاویر گرادیان اکو یا GRE و SWI را بکند چرا که لخته به شکل یک طناب سیاه رنگ دیده می شود به علاوه اگر در این مرحله MRI مغز با تزریق هم باشد ممکن است لخته خود را به شکل Empty Delta sign نشان دهد و اگر MRV هم تقاضا شده باشد محل ترومبوز به شکل “نقص پر شدگی” خود را نشان می دهد.

      • 2. ترومبوز تحت حاد : در این مرحله که از روز 6 تا 15 را شامل می شود و 55% بیماران در این مرحله مراجعه می کنند هموگلوبین تبدیل به مت هموگلوبین شده و بنابراین در تصاویر T1 و T2 هر دو “هیپرسیگنال” است و به راحتی تشخیص داده می شود به طوری که راحت ترین مرحله برای تشخیص می باشد.لازم به یادآوری است سینوس نرمال بایستی در داخلش در تصاویر T2 سیگنال دیده نشود (Signal void) یعنی شریان و ورید نرمال در مغز بایستی همیشه در تصاویر T2w سیاه رنگ باشند که در مرحله ترومبوز حاد هم چون سیاه رنگ دیده می شود به راحتی از نظر دور می ماند.یافته های ترومبوز در این مرحله در MRI با تزریق و MRV شبیه به مرحله حاد است.

      • 3.ترومبوز مزمن : در این مرحله که از هفته دوم به بعد را شامل می شود لخته در T1W مثل مرحله حاد ایزوسیگنال است (مشابه مغز) و در T2 می تواند ایزوسیگنال یا هیپرسیگنال باشد و نکته مهم این است که اگر تزریق انجام شود خود لخته باقی مانده ماده حاجب را به خود می گیرد و اصطلاحا انهانس می شود و نمائی شبیه به سینوس نرمال را نشان می دهد (یعنی نمای Empty delth sign که در مراحل حاد و تحت حاد دیده می شود ملاحظه نمی شود) ولی در MRI معمولی و با تزریق اگر دقت شود ، به علت فعال شدن وریدی های کلترال ساختمان های لوبولار سیگنال وید که ممکن است انهانس شوند در ماده سفید مغز و اطراف وریدها را دیده می شود و در این مرحله MRV بسیار کمک کننده است چون محل تنگی و عروق کلترال را نشان خواهد داد.

      • دومین یافته MRI و CT معمولی تظاهرات پارانشیم در مغز است که به شکل ادم و یا خونریزی خود را نشان می دهد در این تغییرات نیز باز MRI بر CT ارجح است به طوری که ادم فوکال در 8% CT اسکن و در 25% MRI دیده می شود و MRI در 40% موارد ادم همراه با خونریزی را نشان می دهند.

نکته بسیار مهم از تفسیر MRV و CTVاین است که سیستم وریدی مغز به خصوص سینوس های ترانسورس ولترال ممکن است قرینه نباشند به طوری که در یک مطالعه 85 تا 90% سینوس های ترانسورس یا لترال غیر قرینه بودند که علت آن هیپوپلازی در یک طرف است (معمولا چپ) یا در مطالعه دیگر که با آنژیوگرافی با کاتتر انجام شده بود ، سینوس های ترانسورس در50 درصد موارد غیر قرینه بودند و در 20 درصد (1 نفر از 5 بیمار) سینوس لترال به طور کامل یا پارسیل دیده نشده بود یعنی هیپوپلازی یا آپلازی این سینوس ممکن است در 20% موارد دیده شود لذا با علت واریانت آناتومی فوق در سینوس های وریدی از یک طرف و وجود ساختمان های نرمال داخل وریدی نظیر سپتاهای داخل سینوس و یا گرانولیش های آراکنوئید که خود را شبیه به لخته در داخل سینوس های وریدی نشان می دهد نبایستی تشخیص ترومبوز داده شود و ابتدای تصاویر MRI بیمار و تصاویر مادر یا source image در MRV با هم مطابقت داده شود که به اشتباه بیمار تحت درمان قرار نگیرد و در مواردی که علیرغم انجام MRI یا CTV با علائم بیمار یافته ها و گزارشات تصویربرداری سازگار نباشد توصیه می گردد که آنژیوگرافی با کاتتر برای بیمار انجام شود.

نتیجه گیری :

  1. ترومبوز سینوس دورال ممکن است خود به خود ایجاد شود ولی یادمان باشد می تواند در 70 درصد موارد نشانه ای از یک بیماری زمینه ای باشد و تا آن درمان نشود امکان عود وجود دارد و تاکنون حدود 100 عامل و بیماری و عارضه مساعد کننده ایجاد این بیماری شناخته شده است.

  2. تمام پزشکان صرف نظر از تخصص همیشه در بیماران دچار سردرد به خصوص اگر با ادم پاپی یا دوبینی همراه باشد یا نباشد بایستی به فکر این عارضه باشند بخصوص در زنان در سن باروری.

  3. شایع ترین علت این بیماری در تمام دنیا مصرف قرص های ضد باروری است و بعد از آن اختلالات انعقادی خون و مرحله بارداری و پس از زایمان است.

  4. در مواردی که شک به این بیماری وجود دارد با توجه به مطالب بالا حساسیت MRI از CT اسکن بیشتر بوده و ارزش MRV در بدترین شرایط با CTV برابر است لذا کلا بهتر است از ام آر آی و ام آر ونوگرافی استفاده شود.

  5. MRI و CT اسکن نرمال رد کننده ترومبوز سینوس های دورال نمی باشد و اگر شک وجود دارد بایستی GRE ، SWI ، MRV و یا CTV به آنها اضافه شود.

  6. در مواردی که علیرغم انجام MRI ، CT ، MRV و CTV نتواند بودن یا نبودن ترومبوز را قطعی کند ولی از نظر کلینیکی شک وجود آن وجود دارد، بایستی آنژیوگرافی با کاتتر برای بیمار انجام شود.

  7. 3 تا 6 ماه بعد از تشخیص ترومبوز ، برای ارز یا بی احتمال باز شدگی سینوس بالینی CTV یا MRV انجام شود.

  8. افزایش بدون علت فشار داخل جمجمه (Idiopathic Intracranial Hypertension) دقیقا علائم بالینی ترومبوز سینوس های دورال را ایجاد می کند بایستی توجه شود که درمطالعات انجام شده 10 درصد این بیماران ترومبوز در سینوس های دورال دارند و بهتر است در صورت شک بالینی برای بیماران “ام آر آی” از “ام آر وی” تقاضا شود.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *